نكته 1  : زبان يك نظام است و كار اصلي آن ايجاد ارتباط ميان انسان هاست

نكته 2  :  زبان داراي سه شكل : گونه ، لهجه و گويش  مي باشد

نكته3  :  زبان شناسي :  الف )  علمي است كه به شناخت زبان مي پردازد

                                  ب )  مطالعه ي علمي زبان است

                                  ج ) مثل همه ي علوم از روش هاي رايج در تحقيقات علمي استفاده مي كند

نكته 4 :  مطالعه ي زبان سابقه ي طولاني دارد

نكته 5 :  زبان شناسان ، زبان را در شاخه هاي مختلفي مطالعه مي كنند از جمله : زبان شناسي سنّتي ، زبان شناسي جديد ، زبان شناسي تاريخي  ، گويش شناسي

نكته 6 : هدف از مطالعه ي زبان در زبان شناسي سنّتي :

الف )  حفظ كتب آسماني و آثار ادبي از دگرگوني هاي ناشي از گذشت زمان

ب  ) ايجاد ارتباط ميان اقوام و مللي كه به زبان هاي مختلف سخن مي گفتند

نكته 7 : در زبان شناسي جديد ، زبان را :

الف )  به قصد شناخت خود آن مطالعه مي كنند

ب   )  فقط به كشف واقعيّات موضوع زبان مي پردازد

ج   )  مي كوشد دريابد زبان به آن گونه كه هست ، چيست و براي تغيير آن نمي كوشد

نكته 8 : زبان شناسي جديد علمي است كه از آغاز قرن بيستم شروع شد

نكته 9 : زبان شناسي جديد را به نام هاي زبان شناسي « همگاني » ، « ساخت گرا » مي شناسند

نكته 10 : دستور زبان فارسي امروز با زبان شناسي جديد يا ساخت گرا ارتباط نزديكي دارد زيرا :

الف ) به قصد شناخت خود زبان و استخراج قواعد دستوري آن به تجزيه و تحليل زبان پرداخته است

ب   )  گويش معيار فارسي را براي مطالعه انتخاب كرد و از آميختن آن با گويش تاريخي و متون ادبي گذشته و شعر پرهيز كرده است

ج   )  هدف آن توصيف زباني است كه مردم به كار مي برند و نمي كوشد آن را تغيير دهد

نكته 11 : مطالعه ي زبان به شيوه ي جديد و به قصد شناخت آن ، كار آساني نيست

نكته 12 : عواملي كه موجب دشواري مطالعه ي زبان است عبارت است از :

الف ) تغيير و تحوّل دائمي زبان

ب  )  وجود گونه ها ، لهجه ها ، گويش ها

ج   ) گستردگي بيش از حدّ زبان

نكته 13 : زبان شناسان براي حلّ مشكل تغيير و تحوّل دائمي زبان :

عامل زمان را كنار گذاشته اند ؛ يعني زبان فارسي را فقط به صورت امروزي آن بررسي مي كنند

نكته 14 :  زبان شناسان مطالعه ي آن چه را كه مربوط به گذشته ي زبان فارسي است ، به زبان شناسي تاريخي واگذار مي كنند 

نكته 15  : زبان شناسان مطالعه ي صورت هايي نظير « همي رفتم » ، « شنيدستم » ، « به باغ اندرون» ، و « مر او را حسن گفتندي » را به زبان شناسي تاريخي واگذار مي كنند

نكته 16 : زبان شناسان براي حلّ مشكل « وجود گونه ها ، لهجه ها ، گويش ها» مطالعه ي  خود را فقط به يكي از شكل هاي زبان محدود مي كنند و يكي از شكل هاي نوشتاري يا گفتاري گويش معيار را براي مطالعه بر مي گزينند

نكته 17 : گويش شناسي ، انتخاب ، مطالعه و تحقيق در يكي از گويش هاي جغرافيايي ، اجتماعي و .... است

نكته 18- جمع بستن دوباره ي جمع هاي مكسّر عربي نادرست است و مي توان به جاي جمع هاي مكسر ، مفرد آن ها را همراه با نشانه ي جمع فارسي « ها » به كار ببريم مانند :

« خبرها »  به جاي « اخبارها » ، « كتاب ها » به جاي « كتب ها »

نكته 19 : گاه برخي از كلماتي كه جمع عربي هستند ، در فارسي با معني مفرد به كار مي روند مانند : طلبه ( جمع طالب ) ، عمله ( جمع عامل ) ، اسلحه ( جمع سلاح ) ، حقوق ( جمع حق ) و ....