وابسته های پسین
1- «ی» نشانه ی نکره ووحدت :هرگاه با توجه به بافت جمله بتوانیم به جای «ی »واژه ی «یک» بگذاریم یای وحدت ونکره است و وند تصریفی حساب می شود ودر شمارش وابسته ها شمرده خواهد شد مثال: «چشمی که به شب بنگرد از پشت نقابی تکرار کنم قصّه ی روزی وعقابی» یک چشم ،یک نقاب ،یک روز ،یک عقاب
2- نشانه های جمع :در شمارش وابسته های پسین هر نشانه ی جمع یک وابسته ی پسین محسوب می شود.
3- صفت شمارشی ترتیبی نوع دو: از عدد اصلی +وند اشتقاقی« ُم » ساخته می شودمثل کلاس دوم،هنر هفتم،قرن چهارم
4- مضافٌ الیه: اسم یاضمیر بعد از کسره بیاید مضاف الیه است وبه تعداد مضافٌ الیه ها ترکیب اضافی خواهیم داشت.مثال: گل لاله ،کتاب علی،گفتن راز
5- صفت بیانی :صفتی که با کسره بعد از اسمی می آید ویکی از ویژگی های آن اسم را بیان می کند.صفت بیانی برچندگونه است:
1/5- صفت بیانی ساده :صفتی که قابل تجزیه به واژه ی کوچک تر از خودش نیست مثل اتاق گرم ،مداد سیاه ،هوای مناسب ،دانش آموز فعّال ،آدم جسور، سالهای متمادی و... باید گفت همه ی صفات مشبّه ،اسم فاعل ،اسم مفعول وصیغه ی مبالغه ی عربی در فارسی بعداز کسره بیایند صفت بیانی ساده اند.
2/5- صفت بیانی فاعلی :که بر کننده ی کار دلالت می کندمانند خداوند کردگار ،مرد پرهیزگار، زن پرستار، مرد جنگی ،چهره ی زیبا
3/5صفت بیانی مفعولی : صفتی که بیانگر اعمال کاری بر روی موصوف خود است ومی توان به مفهوم آن شده اضافه کرد.مانند:دیوار گل اندود ، وسایل دزدیده شده،آب گل آلود، روزگار گذشته (صفت فاعلی در شکل مفعولی )،فتنه ی خوابیده،خیابان سنگفرش
4/5- صفت بیانی نسبی : صفتی که به جای وند اشتقاقی آن اغلب می توانیم منسوب به بگذاریم : ندای آسمانی ، نیروی خودی ، حرف دروغین ، ظرف بلورین ، پتوی نرمینه ،پرنده ی افسانه ای ،راه چندروزه ،فرد همه کاره ،بلوز مردانه ،شعار شیعی ،نیروی جسمانی ،حالت عرفانی ،تأثیر دوگانه،نیروی تماشاچی
5/5- صفت بیانی لیاقت :صفتی که شایستگی موصوف را می رساند وبه جای وند اشتقاقی آن «لایقِ» می گذاریم.مانند فیلم دیدنی(لایق دیدن ) ،غذای خوردنی ،آب نوشیدنی ،کار شدنی
6-صفت تفضیلی : از صفت معمولی +وند تصریفی «تر » ساخته می شود وبعد از هسته می آید .مانند چهره ی برتر،رنگ بهتر
ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند . بی شک هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است . شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .