ي نكره
« ي نكره » كه برابر با " يك " نكره است . پس از اسم عام مي آيد و اسم را ناشناس مي كند .
مانند : گلي خوشبو = يك گل خوشبو
بايد دانست كه " ي نكره " مي تواند هم پس از هسته بيايد و هم پس از صفت بياني
مثال : شهري زيبا شهر زيبايي
« ي نكره » اگر پس از واژه ي مختوم به مصوّت بيايد ، "همزه ي ميانجي" پيش از آن قرار مي گيرد .
همان گونه كه خوانده ايد، مصوّت در زبان فارسي 6 تاست : -َ-ِ-ُ ا - و - ي
مثال : خانه + ي = خانه اي دريا + ي = دريايي ليمو + ي = ليمويي ( يك ليمو )
تذكّر :
در زبان فارسي انواع ديگري از « ي » وجود دارد كه چون بيش تر در شكل گيري ساختمان واژه دخالت دارند ، خارج از بحث ماست . مانند :
- « ي » پسوند صفت ساز : ايراني ،
- « ي » پسوند اسم ساز : زيبايي ( زيبا بودن )
- « ي » ميانجي : دانايان
تذكّر : «ي » اسم ساز و صفت ساز اگر پس از واژه ي مختوم به مصوّت بيايد ، پيش از " ي " واج ميانجي قرار مي گيرد . مانند : خانه + ي = خانگي ( لوازم خانگي )
ليمو + ي = ليمويي ( رنگ ليمويي خريد )
تست :
« ي » در كدام گزينه وابسته پسين از نوع نكره نيست ؟
الف ) خداوندا دلي دريا به من ده ب ) لباسي پوشيد بس زيبا
ج ) سفيدي نشانه ي زيبايي نيست د ) او دل پاكي داشت