راهکار های توسعه ایجاد فرهنگ کتابخوانی در دانش آموزان

مقدمه :

يكي از شاخص‌هاي توسعه يافتگي جوامع، نرخ سرانه دستيابي به منابع اطلاعاتي و مطالعاتي افراد ان جامعه است. به گونه‌اي كه جهان امروزي را جهان اطلاعات مي‌خوانند و از آن به جامعه شبكه اي نيز ياد مي‌كنند. جامعه شبكه‌اي موجب از ميان رفتن فاصله‌هاي مكاني و زماني شده است. ويژگي بارز جامعه‌ي شبكه‌اي، استفاده از اطلاعات و دستيابي به آن‌هاست. جست و جو ،‌مطالعه و پژوهش در جامعه‌ي شبكه‌اي به شيوه‌هاي مختلف (مكتوب، شفاهي ديداري- شنيداري)و به صورت تركيبي انجام مي‌گيرد. در قرن حاضر، با وجود گسترش رسانه‌هاي جمعي و بهره‌گيري از رايانه و اينترنت، مطالعه و كتابخواني هنوز اهميت خود را نه تنها حفظ كرده است، بلكه شاهد افزايش شمارگان كتاب‌هاي چاپ شده، افزايش متقاضيان عضويت در كتابخانه‌ها و پر رونق شدن بازار كتاب فروشان در سطح جهان هستيم. علل اين امر را بايد در افزايش تعداد داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها، علاقه‌مندي عموم مردم به كسب دانش و مهارت‌ها، درك تاثير مطالعه در زندگي اجتماعي و نقش آن در گسترش روح خلاقيت، ‌نوآوري ابتكارات جست‌ و جو كرد. خلاصه اين كه مطالعه، موجب رشد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي افراد مي‌شود. امروزه كتابخواني به عنوان يكي از منابع مهم دستيابي به اطلاعات فقط عملي فردي نيست كه به سبب علاقه و سليقه شخصي يا اشخاص بتواند استمرار يابد، بلكه ضرورت‌هاي اجتماعي، موقعيت تاريخي و فرهنگي جامعه، نيازهاي نظام اجتماعي، علايق و انگيزه‌هاي فردي، امكانات و توانايي‌هاي نظام و در اختيار بودن كتاب، ‌عوامل تعيين كننده‌اي در كتابخواني به شمار مي‌روند. ترويج فرهنگ مطالعه، فقط راهي براي تامين اوقات فراغت نيست و چنين مقوله‌ي مهمي را در بحث «سرگرمي‌ها» نبايد مورد مطالعه قرار داد، بلكه اين امر بايد پايه و بنيان استوار هر برنامه‌ريزي اصولي، اجتماعي و توسعه ملي قلمداد شود. در جوامع سنتي و توسعه نيافته، به دليل حاكميت فرهنگ گفتاري بر نوشتاري، نرخ كتابخواني پايين بوده است. در جوامع جديد، فرهنگ نوشتاري به دليل امتيازات فراوانش، بر فرهنگ گفتاري برتري يافته است. فرهنگ گفتاري، از تعريف واقعيات و اعمال‌نظر انتقال دهندگان پيام مصون، نبوده است. در ضمن، در طول زمان امكان ثبت و ضبط موضوعات وجود نداشته است. در حالي كه با توسعه فرهنگ كتابت و خواندن، اين محدوديت از بين رفته و همه چيز به صورت ثبت شده قابل رجوع است. بنابراين، حركت از فرهنگ گفتاري به فرهنگ نوشتاري، يكي از دستاوردهاي كتاب و اختراع خط نوشتار بوده است. كتاب دريچه‌اي است به سوي جهان شگفت‌انگيز علم و معرفت و مطالعه راهي است بسيار ساده و عملي براي پرورش استعدادهاي خداداد انسان و آموزش علوم و فنون كه او را در مسير رشد و تكامل راهنمايي كند. اگر بتوان مطالعه را در انسان به صورت «عادت» خود را نسبت به جهان هستي رشد و تعالي بخشد. بايد توجه داشت كه تبديل اين علاقه به عادت‌، بايد از دوران طفوليت انسان شروع شود. يكي از عوامل برانگيزاننده در امر مطالعه، حس كنجكاوي است. اگر مطالعه براي انسان به صورت وظيفه جلوه‌گر شود، رغبت به مطالعه هم كم‌تر مي‌شود. در حالي كه با برانگيختن حس كنجكاوي، چه بسا شخص با حوصله‌ي فراوان آن را پي‌گيري كند و به ان اهميت دهد. عوامل مختلفي در امر كتاب و كتابخواني و توسعه فرهنگ و مطالعه، در ميان كودكان و نوجوانان ما دخيل هستند. براي اين كه بتوان راهكارهاي عملي توسعه كتابخواني در ميان كودكان و نوجونان را شناخت و به كار برد، بايستي عوامل تاثير گذار بر كتابخواني و نقش هر كدام در اين مقوله را شناخت و روشن نمود.

كتابخواني برآيندي از مجموعه عوامل است. اين عوامل به طور عمده شامل خانواده، فرد، مدرسه و محيط آموزشي است.

خانواده

خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است که هم در بودن و هم در شدن کودکان نقش اساسی دارد و همه فعالیت های تربیتی از خانواده شروع می شود .

محیط و شرایط خانواده و روش تربیتی و آموزش والدین نقش بسزایی در انس کودک با کتاب دارد. کودکی که با کتاب آشنا می شود برای همیشه از همنشینی و دوستی با کتاب لذت خواهد برد. کودک تخیلات شیرین و بلندپروازانه خود را با مطالب و قصه های درون کتاب پیوند می دهد و ناخودآگاه روح و روان کودکانه خود را تغذیه می کند. در واقع کتاب هم به کسب اطلاعات از دنیای پیرامون کودک منجر می شود و وی را به تجزیه و تحلیل مسائل وا می دارد و هم در رشد و شخصیت و تکامل روحی و روانی او تأثیر بسزایی دارد.نقش خانواده در ایجاد عادت به مطالعه از گهواره آغاز می شود و لالایی ها اولین پیونددهنده کودک با ادبیات به شمار می آید. این اشعار ساده که گاهی حتی کلام آن با کودک هیچ رابطه ای ندارد هم احساس امنیت را به او انتقال می دهد و هم زمینه ساز اولین ارتباط های انسانی است.قصه گویی می تواند وسیله ای برای خلق لحظات لذت بخش باشد و هم کودک را در بخشی از میراث ادبی سرزمینش سهیم کند. داستان خوانی یکی دیگر از روش هایی است که کودکان را قبل از ورود به مدرسه با خواندن تصاویر آشنا می کند و سبب ایجاد تجربه های مشترک بین آنها و بزرگسالان می شود که یکی از مهم ترین تبعات اجتماعی آن نزدیک کردن اعضای خانواده به یکدیگر است. بردن کودکان به نمایشگاه ها و فروشگاه های کتاب را نیز می توان در دستور کار قرار داد تا کودکان فرصت یابند در میان کتاب های متنوع سیر کنند. همچنین بردن وعضو کردن کودکان در کتابخانه های عمومی نیز می تواند به روند رشد مطالعه در کودکان کمک کند .عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است و کودک این را از والدین خود می آموزد. بی شک در خانواده هایی که پدر و مادر اهل کتاب و مطالعه اند، فرزندان نیز افرادی علاقه مند به مطالعه بار خواهند آمد، ولی در خانواده هایی که هیچ توجهی به کتاب نمی شود، نباید انتظار داشت که فرزندان اهل مطالعه و کتاب باشند.خانواده عامل بسيار موثري در ايجاد عادت به مطالعه و ترويج فرهنگ کتابخواني است. محيط و شرايط خانواده، روش تربيتي و آموزشي والدين ، طرز تفکر و نگرش والدين در رابطه با مطالعه و کتابخواني، وجود کتب و نشريات قابل دسترس و همچنين سطح اقتصادي و پايگاه اجتماعي خانواده، نقش بسزايي در تقويت عادات مطالعه و کتابخواني دارد. اولين نهادي كه درآن، كودك با كتاب و كتابخواني، انس مي‌گيرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترين معلم كودك هستند كه بايد شوق مطالعه را در او تقويت كنند. همچنين در منازل بايد محلي اختصاصي براي كتابخانه در نظر گرفته شود. اگر والدين و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نيز، که همواره از اثرات طبيعي روابط عميق عاطفي حاکم در خانواده هاي ايراني برخوردار هستند، با کتاب، بيشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخواني، عادت مي کنند. در فرهنگ مطالعه خانواده، عوامل فرعي زيادي تاثير گذارند كه هر يك به نحوي مقوله مطالعه را تحت تاثير قرار مي‌دهند. اين عوامل، شامل سطح سواد والدين، برخورد والدين و ساير اعضاي خانواده با كتابخواني، امكانات فرهنگي خانواده و شغل والدين است.

عوامل فردی

راه های ترویج فرهنگ مطالعه داشتن علم و آگاهی به خود و محیط اطراف خویش از ویژگی های مهم انسانی است که او را از سایر موجودات اطراف خویش جدا می کند. تا آنجا که خود را در میان آنها غریبه و بیگانه می یابد. اهمیت این صفت به حدی است که بسیاری از انسان شناسان او را موجودی «جست وجوگر» تعریف کرده اند. از منظر فلسفی «حقیقت جویی» را با خمیر و سرشت انسان عجین دانسته اند یعنی او را فطرتاً حقیقت جو می دانند. روانشناسان جدید این حس را در نیاز بنیادی تر و عمیق تر «خودشکوفایی» می بینند که انسان با به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه خود، دامنه هستی و وجود خویش را می گستراند و وسیع تر می کند. ذهن خلاق بشر از زمان های دور همواره در پی این بوده است که پاسخی برای پرسش های خود بیابد، ناشناخته ها را مورد شناسایی قرار دهد و بنیان های زندگی فردی و اجتماعی خود را بر یافته های علمی هموار سازد. به همین دلیل روحیه پژوهش، مطالعه و کنکاش علمی در زمینه های مختلف با انسان آمیخته بوده و با پیشرفت و تکامل حیات اجتماعی و گسترش علوم و فنون عجین شده است. مطالعات روان‌شناسي نشان مي‌دهد كه افراد از جهات مختلف با هم متفاوت هستند. اين تفاوت ها موجب مي‌شوند كه نوع و ميزان مطالعه در كتابخواني در ميان آنان، متفاوت و متنوع شود؛ به ويژه اين كه جلوه‌ي تفاوت‌ها در دوران بلوغ، بيشتر خود را نشان خواهد داد. در فرد، عوامل فرعي فراواني قابل بررسي است كه هريك به نحوي بر نوع و ميزان مطالعه وي تاثير مي‌گذارند اين عوامل چهارگانه‌ عبارتند از: جنسيت، نيازها، علايق و وقت آزاد.

مدرسه و محیط آموزشی

مدرسه دومین جایگاه تربیتی انسان است که کودک اصول و قواعد خواندن و نوشتن را فرامی گیرد و می آموزد که بدون کمک والدین و معلمان خود مطالب کتاب را بخواند و بفهمد. کودک به دلیل همین تحول بزرگی که در خود احساس می کند، اشتیاق فراوانی به مطالعه دارد و هر لحظه می خواهد بیشتر با دنیای پر رمز و راز درون کتاب ها آشنا شود. برای بسیاری از کودکان، مدرسه اولین مکانی است که آنها را با خواندن و مواد مکتوب آشنا می کند، زیرا یا به دلیل بی سوادی پدران و مادران و یا به سبب عدم عادت به مطالعه آنان، کودکان فرصت تجربه های مفید خواندن در خانواده ها را نمی یابند. لذا مهم ترین وظیفه مدرسه طراحی و پیاده کردن برنامه های آموزشی و پرورشی مدونی است که متناسب با هر مقطع سنی و هر پایه درسی کسب شده، به دنبال کردن علایق خود در کتاب های غیردرسی تشویق کند. شکل گیری عادت به مطالعه در مدرسه و گسترش آن به نگاه نظام آموزشی به مقوله آموزش و پرورش بستگی دارد.نظام آموزش و پرورش در کشورهای جنوب و از جمله ( تا حدودی) کشور ما، نظامی غیر پویا و تک محور است. نظام تک محور، نظامی است که براساس یک کتاب و یک جزوه درسی شکل می گیرد و معلم و دانش آموز خود را از هرگونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی نیاز می داند.نظامی که ساختار متون درسی آن درون زا نیست و همین باعث می شود که دانش آموز از خواندن آن احساس لذت نکند و از ادامه راه باز ماند.در این نظام نگاه دانش آموز و حتی دانشجو از خواندن رفع تکلیف است، به بیان دیگر در نظام مدارس نگرش به کتاب و مراجعه به آن با انگیزه «وظیفه مندی» انجام می شود. در چنین نظامی که اصولاً خواندن فراتر از کتاب های درسی نه توصیه شده و نه راهکارهای آن پیش بینی شده، لذا نهادی به نام کتابخانه آموزشگاهی و شخصی چون کتابدار که مسؤولیت اداره برنامه های خواندن را در مدرسه به عهده دارد شکل نمی گیرد. بدین ترتیب هرگاه هم شالوده خواندن قبلاً در خانواده شکل گرفته باشد، خواندن تداوم نمی یابد. به دلیل عدم پویایی نظام آموزشی، موانع جدی هم بر سر راه این تداوم خواندن ایجاد می شود؛ زیرا در چنین نظامی معلم و دانش آموز بی نیاز از منابع گسترده علوم و معارف بشری هستند، اما در شرایطی که نظام آموزشی دانش آموز محور باشد و کتاب درسی نقطه شروع فعالیت آموزشی معلم و دانش آموز تلقی شود و هیچ فعالیت آموزشی و پرورشی بدون بهره گیری از سایر منابع دانش بشری امکان پذیر نباشد و به جای روش های مکانیکی متکی بر حافظه از روش های بینشی مبتنی بر تجزیه و تحلیل استفاده شود و ملاک ارزشیابی، پیشرفت های فردی دانش آموز باشد، آنگاه کتابخانه با رسالت بارور کردن روند آموزش پا به عرصه وجود می گذارد. در آن صورت کتابخانه « قلب آموزش و پرورش» تلقی می شود و همه فعالیت های جاری و ساری آتی یک مدرسه در کتابخانه آن سازماندهی می شود و کتابدار و معلم به طور مشترک برنامه های آموزشی و پرورشی را با اتکا به منابع موجود ترتیب می دهند. به این ترتیب است که «کتابخانه مدرسه، دستگاه حرارت مرکزی و روح مدرسه می شود». در این نظام، یادگیری، مبتنی بر منابع اطلاعاتی واقعی است، یادگیری دو سویه و مکمل است، یادگیری مبتنی بر فناوری های جدید و روزآمد است و یادگیری مشارکتی است. یادگیری مشارکتی بدین معناست که دانش آموزان به طور مستقیم و با همدیگر و همراه معلمان و کتابداران در پژوهش، یادگیری، مهارت های آموزشی، طراحی و تجدیدنظر دوره های آموزشی همکاری و مساعدت می کنند. یادگیری مشارکتی، یک روش سودمند است؛ زیرا برنامه ریزی می کند که چگونه دانش تولید و خلق شده و چگونه رشد و نمو پیدا می کند. زمينه‌هاي آموزش و پرورش معمولاً غير فعال است و به گونه‌اي نيست كه دانش‌آموز را به مطالعه تشويق كند. جامعه نيز استقبال قابل ملاحظه‌اي از كتابخواني ندارد و به اين مقوله مهم فرهنگي، اهميت چنداني (تحقيقات در اين زمينه، حاكي از ان است كه عوامل مختلف اجتماعي مانند رسانه‌هاي جمعي، كتابخانه‌هاي عمومي، فرهنگ عمومي جامعه و ... نقش بسيار مهمي در توسعه فرهنگ كتابخواني در جامعه دارند. هزاره سوم، عصر خرد و دانايي و زمان ما، عصر ارتباطات است. وسايل ارتباطي و تكنولوژي پيشرفته ارتباطات، جهان را چنان كوچك كرده كه مك لوهان، جامعه‌شناس معروف، نام دهكده جهاني بر ان نهاده است. انان كه در اين دنياي پيچيده، از اطلاعات بيشتري برخوردارند و از امكانات و وسايل ارتباطي پيشرفته‌تري بهره مي‌گيرند، در انجام وظايف خويش موفق‌ترند. به بيان ديگر، آنان كه بيشتر اطلاع دارند و بيشتر مي‌دانند تواناترند. آموزش عادت به مطالعه، در جريان جامعه‌پذيري كودكان و نوجوانان، مي‌تواند تاثيري قطعي روي تحولات جامعه داشته باشد و اصلاحات و نوسازي فرهنگي، ‌اجتماعي و سياسي را به ارمغان آورد. نداشتن استراتژي درست مطالعه در بين دانش‌آموزان، در مطالعه كتب درسي داشته اثر منفي دارد سبب رشد معضل افت تحصيلي مي‌گردد و افت تحصيلي باعث از بين رفتن بودجه‌ها و ناكام ماندن برنامه‌هاي آموزش و پرورش مي‌شود. آشنا كردن كودكان و نوجوانان با مطالعه و آموزش كتابخواني، نياز واقعي عصر ماست. بايد مطالعه و كتابخواني كه ويژگي اساسي و حياتي انسان متمدن آغاز قرن بيست و يكم است، در ذهن و روح دانش‌آموز دميده شود تا آنان دريابند كه براي زندگي موفقيت آخرين در عالي‌ترين پيام‌هاي اعتقادي، اخلاقي و فرهنگي علمي را بر عهده دارد. كاهش مطالعه، به جامعه‌پذير ناقص كودكان و نوجوانان ناشي از عدم مطالعه والدين و فرزندان و نداشتن درك صحيح از مسائل فرهنگي و اجتماعي و... به فاصله نسل‌ها و مشكلات رواني و رفتاري و سرگشتگي نوجوانان مي‌انجامد.

ضرورت ترغيب كودكان و نوجوانان به مطالعه و كتابخواني، ‌با عوامل زير ارتباط محسوسي دارد:

·         تنوع نيازهاي فردي و اجتماعي

·         تراكم و تنوع محتواي دروس در شاخه‌ها و رشته‌هاي مختلف تحصيلي

·         توسعه روز افزون دانش و اطلاعات

·         ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي اوقات دانش‌آموزان، به منظور جلوگيري از بي‌كاري كه عامل مهمي در شكل‌گيري ناهنجاري‌هاي اجتماعي است.

·         تغيير نقش سازمان‌هاي آموزش و پرورش، به عنوان نهادها تامين كننده نيازهاي آموزشي و رشد ابعاد وجود آدمي.

بايد در نظر داشت كه ما در عصري به سر مي‌بريم كه از يك سو، گسترش دانش و اطلاعات به صورت انفجاري رخ مي‌دهد از سوي ديگر دستيابي به اطلاعات و جريان اطلاعات و ارتباطات،‌ مرزها و محدوديت‌هاي گذشته را در نور ديده است.

شگردهاي عملي ترويج فرهنگ كتابخواني در بين دانش‌آموزان، با استفاده از نتايج آموزشگاهي و چندين طرح تحقيقاتي و پايان نامه‌ هاي مرتبط با بررسي عوامل ترغيب به مطالعه در ايران.

• ارائه دروس « شيوه‌ هاي مطالعه» در سال‌ هاي اول راهنمايي

• استفاده يك روز در هفته درس انشا يا ادبيات در كتابخانه مدرسه

• معرفي تعدادي كتاب غير درسي مرتبط با درس داده شده توسط معلمان در كلاس

• ارائه كار پژوهشي در كلاس و مدرسه مرتبط با موضوع دروس مختلف

• اهداي بن كتاب به عناوين مختلف به دانش آموز

• برگزاري نمايشگاه‌ هاي كتاب، مسابقات كتابخواني

• آشنا كردن والدين با فوايد مطالعه غير درسي دانش‌آموز

• كاهش حجم محتواي كتاب ‌هاي درسي

• مسئله محور كردن محتواي كتاب ‌هاي درسي

• به كارگيري كتابدار متخصص در كتابخانه ‌هاي آموزشگاهي

• عين ساختن محتواي كتابخانه بر مبناي نياز كودكان و نوجوانان

• ساختن فضاي مناسب مطالعه در مدرسه‌، خانه و...

• افزايش ساعات مورد استفاده دانش‌آموز در كتابخانه ‌هاي آموزشگاهي

• ايجاد كتابخانه ‌هاي شخصي در خانواده

• تلاش بيشتر رسانه‌ هاي جمعي براي ترغيب به مطالعه با طراحي برنامه‌ هاي آموزشي متعدد و مرتبط

راهکارهای پیشنهادی:

توجه به استاندارد های موجود در راه اندازی و ایجاد کتابخانه های عمومی و مجهز نمودن آنها به کتاب های جدید و به روز، تجدیدنظر در شیوه مجموعه سازی و انتخاب کتاب برای کتابخانه های عمومی، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب با حضور نویسندگان و اعضای کتابخانه ها، برگزاری برنامه های جنبی از قبیل مسابقات کتابخوانی،  قصه گویی، شب شعر، نمایش فیلم، جهت جذب مراجعین، غنی کردن بخش مرجع کتابخانه های عمومی و استخدام کتابداران مرجع جهت پاسخگویی به پرسش های علمی مراجعین، توسعه و گسترش فضاهای مناسب مطالعه در کتابخانه ها، ایجاد و ارتباط و هماهنگی با مدارس جهت بازدید دانش آموزان از کتابخانه ها و حضور کتابداران کتابخانه های عمومی در مدارس و تشریح خدمات و فعالیت های کتابخانه از راهکار های ارتقا فرهنگ مطالعه و کتابخوانی می باشد.

 

 

منابع و ماخذ
بررسي راهكارهاي علمي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني غير درسي در ميان دانش‌اموزان نظام جديد، آموزش و پرورش متوسط شهر تهران.1380 .

جهانتاب،مهدی.1389. راه های ترویج فرهنگ مطالعه ،www.ido.ir/n.aspx?n=1387.312185(دسترسی در 10/10/1389)

حري، عباس.1351.جامعه ‌شناسي مطالعه نوجوانان، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، رشته كتابداري .
فخرايي، سيروس. 1375.بررسي روش‌ هاي موثر در افزايش ميزان مطالعه دانش‌آموزان دوره‌ي متوسطه در شهر تبريز، شوراي تحقيقات آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي .
ميرزامحمدي، محمد حسين.1379. فرهنگ مطالعه، سخنراني ارائه شده در برنامه‌ي درگذر لحظه‌ها، شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي ايران، خرداد.
نوري، حسن.1383. راه‌ هاي جذب دانش‌آموزان دوره متوسطه به مطالعه و تحقيق در شهرستان اسدآباد، پايان‌نامه كارشناسي رشته كتابداري.