معنی شعر "در سایه سار نخل ولایت"
|
معنی و توضیحات شعر " در سایه سار نخل ولایت" نوع ادبی: غنایی / قالب: شعر سپید/ محتوا: ستایش و بزرگداشت علی(ع) / شاعر: سید علی موسوی گرمارودی در سایه سار نخل ولایت سایه سار:به معنی جایی که سایه دارد، اسم مشتق است، «سار» وند اشتقاقی است و پسوند مکان ، / نخل ولایت: اضافه تشبیهی ( ولایت : مشبه ، نخل : مشبه به) / ولایت: به معنی امامت و در این جا منظور امامت علی (ع) است./ درسایه سار کسی بودن : کنایه از در پناه و حمایت کسی بودن / آرایه تناسب (سایه- نخل) خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران /که تو را آفرید تلمیح به آیه ی 14 سوره ی مومنون «فتبارک الله احسنُ الخالقين» / خجسته : مبارک ، فرخنده / مرجع ضمیر تو : حضرت علی (ع) / تناسب معنایی دارد با بیت : برصورت من ز روی هستی آرایش آفرین تو بستی معنی بیت : مبارک باد نام بهترین آفریننده ای که تو را (حضرت علی(ع))آفرید از تو در شگفتهم نمیتوانم بود. که دیدن بزرگی ات را چشم کوچک من بسنده نیست تو : حضرت علی / بسنده : کافی مراعات نظیر : دیدن و چشم چشم : مجاز از قدرت و بینایی و درک کردن آرایه حسن تعلیل : شاعر علت متعجب نشدن را چشم کوچک و دید محدود خویش می داند معنی : از وجود تو متعجب نیستم زیرا درک محدود من،توانایی دیدن عظمت تو را ندارد. مور چه می داند که بر دیواره ی اهرام می گذرد / یا برخشتی خام مور : استعاره از شاعر و نماد کوچکی و ضعف و ناتوانی چه می داند : استفهام انکاری ( نمی داند ) اهرام : استعاره از عظمت و بزرگی حضرت علی خشت خام : آجر نپخته ، نماد از بی ارزشی مفهوم شعر بر ناتوانی و عجز شاعر در توصیف عظمت حضرت علی اشاره دارد معنی : من(شاعر)مانند مور کوچکی هستم که نمی دانم بر روی دیواره ی اهرام قدم میگذارم یا بر خشتی خام. تو، آن بلندترين هرمیكه فرعون تخيّل میتواند ساخت تو، آن بلندترين هرمیكه : تشبیه ( تو : مشبه / هرم : مشبه به / بلند : وجه شبه ) فرعون تخیّل : تشبیه ( تخیل : مشبه ، فرعون : مشبه به ) تلمیح : فرعون و هرم معنی : تو(علی(ع))به منزله ی بلندترین هرمی هستی که قدرت تخیل انسان می تواند آن را بسازد و من، آن كوچکترين مور، كه بلندای تو را در چشم نمیتواند داشت. من، آن كوچکترين مور : تشبیه ( من : مشبه / مور : مشبه به / کوچک : وجه شبه ) در چشم نمیتواند داشت : کنایه از درک نکردن تضاد : بلندترین و کوچک ترین مفهوم شعر بر ناتوانی شاعردر شناخت و توصیف عظمت حضرت علی اشاره دارد معنی : و من آن کوچکترین موری هستم که نمی توانم عظمت تو را درک و تصور کنم. چگونه اين چنين كه بلند بر زبر ما سوا ايستادهای در كنار تنور پير زنی جای میگيری، و زير مهميز كودكانهی بچّگکان يتيم و در بازار تنگ کوفه …؟ ماسوا : آنچه غیر از خدا ، همه ی مخلوقات / زبر : بالا / بر زبر ما سوا ايستادهای : مقام بلند داری در كنار تنور پير زنی جای میگيری : تلمیح به کمک علی (ع) به نیازمندان و پیرزنان مهمیز : آلت فلزی که هنگام سوارکاری برپاشنه ی چکمه می بندند و زير مهميز كودكانهی بچّگکان يتيم : تلمیح به هم بازی شدن علی (ع) با کودکان و یتیمان دارد بچگکان : بچگ : بچه + ک ( ک تحبیب و دوست داشتن ) + ان ( نشانه جمع ) مفهوم شعر بر عظمت حضرت علی و یاری رسانی به نیازمندان و تواضع او اشاره دارد معنی : ای علی (ع) چگونه می توانی با این این همه عظمت و بزرگی که داری این چنین متواضع باشی که پیرزنی را در پختن نان یاری کنی و کودکان یتیم او را بر پشت خود سوار کنی و با آنها بازی کنی و در بازار محقّر کوفه در کنار دکّان میثم تمّار او را در فروش خرما یاری دهی. پيش از تو، هيچ اقيانوس را نمیشناختم كه عمود بر زمين بايستد... تشبیه ( تو اقیانوسی ) / اقیانوس : استعاره از حضرت علی / اقيانوس عمود بر زمين بايستد : متناقض نما معنی : تو مانند اقیانوس عظیمی هستی که عمود بر زمین ایستاده باشد. پيش از تو هيچ فرمانروايی را نديده بودم كه پای افزاری وصلهدار به پا كند، و مشكی كهنه بر دوش كشد و بردگان را برادر باشد. خدا : سلطان ، پادشاه / پای افزار : کفش / تلمیح كه پای افزاری وصلهدار به پا كند،/ و مشكی كهنه بر دوش كشد : تلمیح دارد و نشانه تواضع و ساده زیستی حضرت علی است بردگان را برادر باشد: رای فک اضافه ( برادر بردگان ) تشبیه :( حضرت علی: مشبه / برادر : مشبه به ) مفهوم شعر بر ساده زیستی ، تواضع و مهربانی حضرت علی اشاره دارد . معنی : قبل از تو هیچ فرمانروایی را ندیده بودم که کفش کهنه بپوشد و مشک کهنه ای را حمل کند و خودش را برادر بردگان بداند. ای روشن خدا در شبهای پيوستهی تاريخ ای روح ليلة القدر حتّی اذا مطلع الفجر روشن خدا : استعاره از حضرت علی/ روح لیله القدر : استعاره از حضرت علی / روح : ایهام (جبرئیل /روح و جان) تلمیح به نزول جبرئیل در شب قدر شاعر حضرت علی را روح شب قدر می داند و به طور غیر مستقیم به نزول روح (جبرئیل) در شب قدر اشاره دارد مفهوم : دل سوزی نسبت یه تنگ دستان ، تهجّد و ئمناجات های شبانه ی علی (ع) ، تاریخ سازی و اعتبار بخشی حضرت علی به شب های قدر معنی : ای نور خداوند در تاریخ تاریک انسان ها و ای روح شب قدر تا هنگام طلوع خورشید شب از چشم تو آرامش را به وام دارد و طوفان از خشم تو، خروش را مصراع اول و دوم : آرایه های استعاره مکنیه و تشخیص ، واج آرایی ش ، جناس (چشم و خشم ) مفهوم بیت به آرامش بخشی و خشم و اقتدار حضرت علی اشاره دارد ( جاذبه و دافعه ) معنی : شب،آرامش خود را از چشمان تو گرفته است و طوفان،خشم خود را از خشم تو به امانت گرفته است. کلام تو، گياه را بارور میكند و از نفست گل میرويد. اغراق : کلام تو گیاه را میوه و ثمر می دهد ، از نفس تو گل شکوفا می شود / نفس : مجاز از سخن و کلام معنی : حرف و سخنان تو باعث رشد گیاهان می شود و از نفس تو غنچه ها شکوفا می گردد. سحر از سپيدهی چشمان تو میشكوفد و شب در سياهی آن به نماز میايستد. سحر می شکوفد : استعاره مکنیه / شب به نماز می ایستد : استعاره مکنیه و تشخیص / به نماز می ایستد : کنایه از احترام گذاشتن و تسلیم شدن/ مرجع ضمیر آن : چشمان حضرت علی حسن تعلیل : علت شکوفایی و دمیدن سحر به سبب روشنایی چشمان حضرت علی است مفهوم بیت به جذابیت چشمان و شب زنده داری حضرت علی اشاره دارد معنی : سحر نور خود را از سپیدی چشمان تو می گیرد و شب در مقابل سیاهی چشمانت تعظیم می کند هيچ ستاره نيست كه وامدار نگاه تونيست لبخند تو، اجازهی زندگی است هيچ شكوفه نيست كز تبار گلخند تو نيست. ستاره وامدار نگاه نیست : استعاره مکنیه و تشخیص / نگاه : مجاز از چشم تشبیه ( لبخند : مشبه / اجازه : مشبه به ) / گلخند : تشبیه ( خنده ی مانند گل ) / آرایه ی تکرار : نیست مفهوم بیت به گیرای نگاه و شادابی حضرت علی اشاره دارد معنی : تمام ستارگان،نور خود را از نگاه تو می گیرد. لبخند تو به ما اجازه ی زیستن می دهد و تمام شکوفه ها شور و هیجان خود را از خنده های تو می گیرند. چگونه شمشيری زهر آگين پيشانی بلند تو – اين كتاب خداوند را – از هم میگشايد. چگونه میتوان به شمشيری دريايی را شكافت ! کتاب خداوند : قرآن / تشبیه : پیشانی : مشبه / کتاب خدا : مشبه به / تلمیح به ضربت خوردن علی (ع) می گشاید : می شکافد دریا : استعاره از سر حضرت علی مفهوم : نشانگر عظمت و مظلومیت حضرت علی است معنی : چگونه شمشیری زهرآلود توانست پیشانی تو را که قرآن ناطق بودی از هم بشکافد وچگونه می توان دریایی را شکافت. به پای تو میگريم با اندوهی، والاتر از غم گزايی عشق و ديرينگی غم گزایی : آزاردهنده ، شکنجه دهنده / دیرینگی : کهنگی معنی : با اندوهی والاتر از درد جان گداز عشق و کهن تر از تاریخ غم برایت اشک می ریزم برای تو با چشم همهی محرومان میگريم با چشمانی، يتيم نديدنت گريهام، شعر شبانهی غم توست آرایه تناسب : چشم ، می گریم / مصراع دوم : تشخیص / مصراع سوم : تشبیه ( گریه : مشبه / شعر شبانه : مشبه به ) معنی : به خاطر تو همراه با همه ی محرومان گریه می کنم / با چشمانی می گریم که محروم از دیدار تو هستند./ گریه ام مانند شعری است که شب ها برای غم های تو سروده می شود. هنگام كه به همراه آفتاب به خانهی يتيمكان بيوه زنی تابيدی آرایه تناسب : آفتاب و تابیدن / آرایه تلمیح : کمک رساندن حضرت علی به فقرا / استعاره مکنیه ( حضرت علی مانند آفتاب به خانه ی یتیمان می تابد ) / تابیدی : مهر و محبت بخشیدی معنی : در آن زمان که صبح زود وبه همراه آفتاب به خانه ی یتیمان رفتی و صولت حيدری را دست مايهی شادی كودكانه شان كردی و بر آن شانه که پیامبر پای ننهاد کودکان را نشاندی صولت : شکوه ، قدرت ، هیبت / حیدری : لقب حضرت علی / دست مایه : سرمایه / در این جا : وسیله ، زمینه ساز بر آن شانه که پیامبر پای ننهاد : تلمیح ( اشاره به ماجرای فتح مکه و شکستن بت ها به دست علی (ع) که وی برای شکستن بت ها پای بر شانه ی پیامبر نهاد ) مفهوم : کودک نوازی و تواضع حضرت علی (ع) معنی : و شکوه و عظمت خود را وسیله ای برای شادکردن کودکان قرار دادی / و بر آن شانه که پیامبرپای بر آن ننهاد کودکان را نشاندی. و از آن دهان كه هُرّای شير میخروشيد كلمات كودكانه تراويد، آيا تاريخ به تحيّر بر در سرای خشک و لرزان نمانده بود؟ هرّا: آواز مهيب (: ترسناک)، صدا و غوغا / تراوید : تراوش کرد ، چکید/ تحیّر : سرگردانی ،سرگشتگی / خشک و لرزان : کنایه از متعجّب و متحیّر / تاریخ : استعاره مکنیه و تشخیص / مصراع سوم : استفهام تاکیدی معنی : و از دهانی که غرش شنیده می شد / کلمات کودکانه خارج شد/ آیا تاریخ با دیدن این همه عظمت و شکوه تو متعجب و متحیر نشده بود در اُحُد كه گل بوسهی زخمها، تنت را دشت شقايق كرده بود، مگر از كدام بادهی مهر، مست بودی كه با تازيانهی هشتاد زخم، برخود حد زدی؟ گل بوسه : تشبیه / گل بوسه ی زخم ها : تشبیه / تنت را دشت شقايق كرده بود : تشبیه ( تن : مشبه / دشت شقایق : مشبه به ) / دشت شقایق شدن : کنایه از زخمی و خونین شدن / باده : شراب / باده ی مهر : تشبیه / از باده ی مهر مست بودن : کنایه از عاشق بودن حد زدن : مجازات شرعی درباره ی گناهکار و مجرم / هشتاد تازیانه : مجازات و حد شرعی برای شراب خواری تلمیح دارد به این که حضرت علی در جنگ احد بیش از هشتاد زخم برداشته بود مراعات نظیر : باده ، مست ، هشتاد تازیانه و حد مفهوم : بیانگر فداکاری و از جان گذشتگی علی (ع) در جنگ احد معنی : در جنگ احد که زخم های فراوان،بدنت را مانند دشتی از گل های شقایق سرخرنگ کرده / از کدام شراب عشق سرمست بودی / که با هشتاد زخمی که برداشتی خودت را مجازات شرعی کردی. كدام وامدار تريد؟ اين به تو، يا تو بدان؟ هيچ دينی نيست كه وامدار تو نيست. وام دار : مدیون ، بدهکار / معنی : آیا دین به تو بدهکار است یا تو به دین ؟ / تمام ادیان ( بخاطر تلاش و زحماتت ) مدیون و بدهکار به تو هستند. دری كه به باغ بينش ما گشودهای هزار خيبریتر است مرحبا به بازوان انديشه و كردار تو باغ بینش : اضافه ی تشبیهی ( بینش : مشبه / باغ : مشبه به ) در به باغ بينش گشودن : کنایه از آگاهی بخشیدن / تلمیح به جنگ خیبر/ خیبری تر : مجاز از محکم و استوارتر / مرحبا : شبه جمله ، ایهام تناسب : آفرین و احسنت ، پهلوان یهودی / بازوان اندیشه و کردار : اضافه استعاری و تشخیص معنی : دری را که برروی اندیشه و بینش ما باز کرده ای،هزار برابر از در قلعه ی خیبر بزرگ تر است. / آفرین براندیشه و رفتار تو. شعر سپيد من، رو سياه ماند كه در فضای تو، به بیوزنی افتاد هر چند كلام از تو وزن میگيرد شعر سپید : شعری که آهنگ دارد اما وزن عروضی ندارد و جای قافیه ها در آن مشخص نیست روسیاه ماندن : کنایه از شرمندگی و خجالت زدگی / در فضای تو : در عظمت و بزرگی حضرت علی (ع) / بی وزنی : ایهام : بدون وزن عروضی ، بدون وزن و اعتبار / وزن : ایهام ( وزن و آهنگ / ارزش و اعتبار ) معنی : شعر سپید من در بیان عظمت تو بی وزن و بی اعتبار شد / هرچند با توصیف تو هر کلامی ارزشمند و آهنگین می شود. وسعت تو را چگونه در سخن تنگ مايه گنجانيم؟ تو را در كدام نقطه بايد به پايان برد؟ تنگ مایه : محدود ، ناتوان / هردو مصراع استفهام انکاری دارد / وسعت و تنگ مایه : تضاد / مفهوم : ناتوانی شاعر در بیان عظمت علی ، توصیف علی پایان ناپذیر است معنی : نمی توانم این همه عظمت و بزرگی تو را در سخنان محدود و کم ارزش خود بیان کنم و توصیف تو را هیچ گاه نمی توانم به پایان برسانم. ارتباط معنایی با : من آن کوچک ترین مورم / که بلندای تو را در چشم نمی تواند داشت فتباركَ الله، تباركَ الله تباركَ اللهُ احسنُ الخالقين خجسته باد نام خداوند كه نيكو ترين آفريدگان است و نام تو كه نيكوترين آفريدگانی. تو : حضرت علی (ع) / آفریدگان : مخلوقات / آفریدگاران و آفریدگان : آرایه اشتقاق / نیکوترین آفریدگاران : خدا / نیکوترین آفریدگان : حضرت علی (ع) معنی : مبارک است نام خداوند که نیکوترین آفریننده است. / فرخنده و مبارک است نام آن خداوندی که تو را که نیکوترین آفریده هستی خلق نمود. |
ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند . بی شک هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است . شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .