حرف و انواع آن
| حرف چیست ؟ حرف یکی از انواع هفتگانه ی کلمه می باشد که خود به تنهایی معنی ندارد امّا در جمله بین کلمات ارتباط برقرار می کند . مانند : از ، به ، را، و ، با در این جمله ؛ من و دوستم از خانه تا مدرسه را با اتوبوس رفتیم . انواع حرف کدامند ؟ 1-حروف ربط ؛ حرف های ربط بین کلمات و جمله ها پیوند برقرار می کنند و مهم ترین آن ها عبارتند از: و، که ،اگر، تا، پس، زیرا، مگر، نیز، ولى، یا، چون، نه، هم ، اگرچه، بااین که، بلکه، بنابراین، ، هرچند،همان که، چنانچه « و » یکی از مهم ترین حرف ها ی ربط می باشد که دو کاربرد (نوع ) دارد : الف) واو عطف ؛ آن است که دو یاچند کلمه را به هم پیوند می دهد. مانند : سعدی و حافظ از بزرگان زبان و ادبیّات فارسی هستند . ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند . ب) واو ربط یا پیوند : آن است که دو جمله را به هم پیوند می دهد و معمولا پس از فعل جمله ی اوّل می آید . مانند : به خانه رفتم و کتاب هایم را آماده کردم . کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی 2-حروف اضافه ؛ حرف هایی هستند که کلمه ی بعد از خود را به فعل نسبت داده و به آن نقش متمم ( متممی ) می دهند . ومهمّ ترین آن ها عبارتند از : با،از، بر، براى، به، بى، تا ( فاصله ی زمان ومکان برساند )، جز، در، چون ( مانند )، مثل ،از براىِ، غیر از، علاوه بر، راجع به، همانندِ ،درباره ؛ از خانه تا مدرسه چون باد دویدم . متمم متمم متمم 3- حروف نشانه ؛ حرف هایی هستند که نشانه یک نقش می باشند و به آن ها حروف نقش نما نیز گفته می شود .و عبارتند از ؛ الف ) را = نشانه مفعول مانند : حسین را دیدم ب) یا ، ا = نشانه ی ندا (منادا ) مانند : خدایاکمکم کن ! پ) کسره ی نشانه ی ترکیب مانند : دوستِ خوب سئوال : در مثال های زیر حرف ها را پیدا کنید و نوع آن ها را بنویسید ؟ 1- دادند دوگوش ويک زبانت ز آغاز يعني که دو بشنو و يکي بيش مگو 2- سخن نا پرسیده مگوی واز گفتار خیره پرهیزکن . 3- بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند 4- مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد 5- آفتابی بدین بزرگی را پاره ای ابر ناپدید كند تدوین : علی فلاحی راد | 
 ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند  و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند .  بی شک  هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است .   شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .
	       ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند  و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند .  بی شک  هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است .   شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .