پژوهشی درخصوص تکواژ و انواع آن

علی بازوند ، مهدی باقرپور

 

چکیده:

تکواژ و انواع آن یکی از مطالب بحث‌برانگیز درس زبان فارسی در میان دبیران زبان و ادبیات فارسی است. این موضوع به‌صورت گذرا، مبهم و سربسته در کتب درسی دورة متوسطه آمده است اما منبع جامع و مانعی که بتوان به آن رجوع کرد، در دسترس نیست و اغلب همکاران محترم در تفهیم این مبحث به دانش‌آموزان دچار سردرگمی و مشکل‌اند. از طرف دیگر، چون در آزمون‌های مختلف از این مبحث همیشه سؤال داده می‌شود و دانش‌آموزان در پاسخ دادن به سؤالات مشکل دارند، نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا پژوهشی هرچند موجز و مختصر در این خصوص انجام دهند. امید است که توانسته باشیم تا حد امکان گامی هرچند کوچک در این زمینه برداریم و پاسخی هرچند کوتاه به سؤالات همکاران بدهیم.

 کلیدواژهها: تکواژ، پژوهش، انواع تکواژ، زبان فارسی، ساختمان جمله

 تکواژ: کوچک‌ترین واحد معنادار یا معناساز زبان و متشکل از یک یا چند واج است. تکواژ‌ها به دو دستة آزاد و وابسته تقسیم می‌شوند.

1. تکواژ آزاد: تکواژی است که به تنهایی معنا و کاربرد مستقل دارد.

و خود بر دو نوع است: تکواژ آزاد قاموسی و تکواژ آزاد دستوری.

الف) تکواژ آزاد قاموسی: تکواژهایی هستند که فهرستی باز و نامحدود را تشکیل می‌دهند و در طول زمان ممکن است از آن‌ها کاسته یا به آن‌ها افزوده شود اما هر نوع کم یا زیاد شدن آن‌ها تأثیری در ساختمان کلی زبان ندارد. این تکواژها معمولاً به‌تنهایی به صورت واژة ساده به‌کار می‌روند. چهار دستة تکواژهای پایة فعل، اسم، صفت و قید تکواژهای قاموسی هستند. تکواژ با یکی از شرایط زیر، قاموسی نامیده می‌شود:

1. به‌تنهایی به‌صورت واژة ساده به‌کار می‌رود. این تکواژ‌ها غیرفعل‌اند. مانند: کتاب/ خانه/ آب/ خوب/ بد/ گرم/ و...

2. پایة واژه را در واژة فعل یا واژة غیرساده تشکیل می‌دهند. این دسته، تکواژهای پایة فعلی هستند که به همراه تکواژهای دیگر واژة فعل یا واژة غیرفعل (اسم و صفت و...) را می‌سازند؛ مانند: سوز (مثلاً در «می‌سوزد») ساز مثلاً در «می‌سازد» و «سازش» / خوان (مثلاً در «خوانا)») / جو (مثلاً در «جوینده») و...

تکواژهای قاموسی بسیارند و فهرستی بازدارند، اما بسامد آن‌ها در متن کمتر از تکواژهای دستوری است. از آنجا که این تکواژها معمولاً مدخل کتاب‌های قاموس زبان را تشکیل می‌دهند، تکواژهای قاموسی خوانده می‌شوند.

ب) تکواژ آزاد دستوری: اگر تکواژ به صورت واژه به‌کار رود اما پایة واژه در واژه‌های فعل یا غیرفعل نباشد، تکواژ دستوری نامیده می‌شود. تعداد این تکواژها کم است و فهرست بسته‌ای دارند اما بسامد آن‌ها در متن بیشتر از تکواژهای قاموسی است و هرگونه تغییری در تعداد آن‌ها - یعنی کاهش یا افزایش شمار تکواژهای دستوری - به همان میزان موجب تغییر در زبان می‌شود.

از آنجا که این نوع تکواژ جایگاه دستوری یا نقش گروه‌های مربوطه یا رابطة دستوری خاصی را در جمله نشان می‌دهد، تکواژ دستوری یا نقشی نامیده می‌شود. تکواژهای دستوری از این قرارند:

1. ضمایر (من/ تو/ او / وی/ ما/ شما/ ایشان/ آن‌ها، خود، خویشتن و ...) (که به مفاهیم دستوری شخص و شمار اشاره دارند.)

2. حروف اضافه (که بیانگر رابطة دستوری متمم هستند): در/ از / به / برای / بر/ با/ جز/ و ...

3. حرف‌های ربط (که جمله‌های اصلی یا همپایه را به یکدیگر مربوط می‌سازند یا با مفهوم دستوری خاص، جملة وابسته را به جملة اصلی متصل می‌کنند)؛ این حروف بر دو گونه‌اند:

الف- حرف ربط واسته‌ساز: که / چون / اگر/ تا / زیرا/ و ... مثلاً: بیا تا گل برافشانیم

ب- حروف ربط همپایه‌ساز: یا/ و / اما / لیکن / و... مثلاً در عبارت: کودک به اتاق آمد و خوابید.

4. نقش نمای مفعولی «را» که بیانگر نقش مفعول است؛ مثلاً در عبارت: «فردوسی شاهنامه را در سی سال سرود».

5. نقش نمای اضافه که بیانگر نقش مضاف‌الیه در ترکیبات اضافی است؛ مانند «درختِ کاج» و نقش صفت در ترکیبات وصفی مانند: «کودکِ باهوش است».

6. واو عطف، واو مباینت و واو معیت: بوستان و گلستان، مسلمان و دروغ؟، گفتم: من و طالع نگون‌سارم.

7. نقش نماهای منادا که عبارت‌اند از: یا/ ای/ یا / الف در آخر اسم.

2. تکواژ وابسته: تکواژی که معنا و کاربرد مستقل ندارد و در ساختمان واژه‌های دیگر به‌کار می‌رود. تکواژ وابسته به دو دسته تقسیم می‌شود: تکواژ وابستة اشتقاقی و تکواژ وابستة تصریفی.

الف) تکواژ وابستة اشتقاقی: اگر تکواژ پیش یا پس از پایة واژگانی فعل یا غیرفعل به‌کار رود و واژة دیگری بسازد، به آن تکواژ اشتقاقی می‌گویند. مانند: / بان/ درباغبان،/ گار/ در آموزگار، / کده/ در بتکده، / ه/ در دهانه، / ی/ در آسمانی، / ن در نشکن، مثلاً لیوان نشکن/ ب در بخرد = خردمند/ مند/ در کارمند،/ -ِ ش/ در آموزش، / ار/ در رفتار، گی/ در خانگی، /گر/ در آهنگر، / گری/ در موذی‌گری، / هم/ در همکلاس، / ان/ در خندان، / انه/ در صبحانه، / گانه/ در دو گانه، / ستان/ در لرستان، / دان/ در نمکدان، / گاه/ در خوابگاه، / ناک/ در نمناک، / وار/ در سوگوار، / واره/ در گوشواره، /گین/ در شرمگین، /ینه/ در پشمینه، / ین/ در زرین، / -َ ک/ در زردک، / یّه/ در ترکیّه، / چی / در قهوه‌چی، / -َ نده/ در رونده، / ا/ در جویا، چه/ در دریاچه، / یّت/ در وضعیّت، / ن/ در اول نشکن (مثلاً لیوان نشکن)، / نا/ در ناشناس، / بی/ در بی‌ادب، / با/ در باهنر، / زار / در گلزار/ ان فاعلی مثل خواهان/ ان نسبت مثل بابکان/ ...

 تکواژ اشتقاقی دو ویژگی عمده دارد:

1. در مقایسه با پایة واژه که به همراه آن به‌کار می‌رود، دسته یا مقولة دستوری واژة ساخته شده را به شرح زیر متفاوت می‌سازد:

الف) پایة واژگانی فعل + تکواژ اشتقاقی  اسم

(دان + -ِ ش  دانش)

ب) پایة واژگانی فعل + تکواژ اشتقاقی  صفت

(بین + ا  بینا)

پ) پایة واژگانی اسم + تکواژ اشتقاقی  ‌صفت

(زن +انه  زنانه)

ت) پایة واژگانی صفت + تکواژ اشتقاقی  اسم

(رها + ی  ‌رهایی)

تنها در مورد زیر تغییر از اسم ذات به معنی است و مصداق کامل تغییر مقوله نمی‌تواند باشد.

ث) پایة واژگانی اسم + تکواژ اشتقاقی  اسم

(کار + مند  کارمند)

2. با همة پایه‌های واژگانی از یک مقوله به‌کار نمی‌رود؛ مثلاً پسوند «- ِش» با «دان» به‌صورت زیر به‌کار می‌رود:

دان (بن فعل) + -ِ ش = دانش

اما با دانست از همان مقوله به‌کار نمی‌رود ( دانست + -ِ ش = دانستش)

 ب) تکواژ وابستة تصریفی: تکواژی که پایة واژگانی کلمات را تغییر نمی‌دهد بلکه آن‌ها را برای به‌کار رفتن در نحو جمله آماده می‌کند، تکواژ تصریفی می‌گویند. تکواژهای تصریفی دارای دو ویژگی زیرند:

1. بدون استثنا برای همة واژه‌های یک دسته یا مقولة دستوری به‌طور یکسان و فعال به‌کار می‌روند؛ مثلاً نشانة جمع «ها» برای همة اسم‌ها یکسان به‌کار می‌رود.

2. مقولة دستوری واژة ساخته شده را نسبت به پایة واژه تغییر نمی‌دهد.

کتاب (اسم) + ها = کتاب‌ها (اسم)

با این بیان، تکواژهای زیر تصریفی هستند:

1. نشانه‌های جمع: ها/ ان/ ات / گان/ یان/ ون/ ین

2. نشانة نکره: «ی» در «کتابی» در جملة «کتابی خریدم»

3. نشانة «تر و ترین» در کلمات «خوب‌تر» و «بهترین»

4. پیشوندهای فعل: «ب» در «بخوان» فعل امر و مضارع التزامی «برود» / «ن» نفی در فعل «نخوانده بود» و «ن» نهی در فعل «نخوان» / «می» در «می‌خوانم»‌و «می‌رفتم»

5. تکواژ گذراساز: «ان» در «گذراند»

6. شناسه‌های فعل: ( -َ م/ ی / -َ د/ یم / ید / -َ ند).

 نتیجه‌گیری

از مباحث گفته شده نتیجه می‌گیریم که بعد از واج، که کوچک‌ترین واحد زبان فارسی است، تکواژ از مطالب مهم و اساسی در دروس زبان فارسی است که به دلیل محدودیت در منابع، اغلب در کتب دبیرستان به صورت گذرا بیان شده است. بر این اساس، همکاران محترم در ارائه این درس و فهماندن آن به دانش‌آموزان دچار مشکل‌اند. می‌توان گفت که تکواژ آزاد به دو دستة آزاد قاموسی و آزاد دستوری تقسیم می‌شود. به زبان ساده، تکواژهای آزاد قاموسی واژه‌های ساده‌ای هستند که معنا و مفهوم مستقلی دارند. تکواژ آزاد دستوری را می‌توان به‌طور کلی حروف اضافه دانست. تکواژ وابسته را به دو دستة 1. تکواژ وابستة اشتقاقی و 2. تکواژ وابستة صرفی تقسیم کرد. دستة اول همان وندهایی هستند که بر واژگان دیگر افزوده می‌شوند و معنای جدیدی می‌سازند یا ایجاد معنا می‌کنند و دستة دوم به واژگان افزوده می‌شوند و هیچ‌گونه تغییر معنایی در واژه ایجاد نمی‌کنند بلکه آن را برای به‌کار بردن در ساختار جمله آماده می‌سازند.

 منابع

1. ابوالقاسمی، محسن؛ دستور تاریخی مختصر زبان فارسی، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت، 1382.

2. احمدی گیوی، حسن و انوری، حسن؛ دستور زبان فارسی، چاپ شانزدهم، تهران، انتشارات فاطمی، 1374.

3. باطنی، محمدرضا؛ توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی، چاپ چهاردهم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1382.

4. باقری، مهری؛ مقدمات زبانشناسی، چاپ دهم، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1383.

5. خیام‌پور، عبدالرسول؛ دستور زبان فارسی، چاپ سیزدهم، تبریز، انتشارات ستوده، 1386.

6. شریعت، محمدجواد؛ دستور زبان فارسی، چاپ هفتم، تهران، انتشارات اساطیر، 1375.

7. فرشیدورد، خسرو؛ دستور مفصل امروز، چاپ دوم، تهران، انتشارات سخن، 1384.

8. ...............؛ فرهنگ پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی، چاپ اول، تهران، انتشارات زوار، 1386.

9. قریب، عبدالعظیم، ملک‌الشعرای بهار و دیگران؛  دستور زبان فارسی پنج استاد، به کوشش امیر اشرف‌الکتابی، چاپ یازدهم، تهران، انتشارات جهان دانش، 1373.

10. گروه مؤلفان؛ زبان فارسی 3 شاخه نظری سال سوم آموزش متوسطه، تهران، شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران، 1388.

11. ãÔ˜æÆÇáÏیäی، مهدی؛ دستور زبان فارسی بر پایة نظریه گشتاری، چاپ نهم، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی، 1386.

12. معین، محمد؛ طرح دستور زبان فارسی، جلد 2، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1370.

13. ناتل خانلری، پرویز؛ دستور زبان فارسی، چاپ بیستم، تهران، انتشارات توس، 1384.