رنگ و بی رنگی
|
رنگ ، تعلّق است و بی رنگی در نفی تعلّقات . اگر بهار ریشه در زمستان دارد و بذر حیات در دل برف است که پرورش می یابد ؛ یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه ی اخروی از قلل سفید پر برف پیری می گذرد . موتوا قبل ان تموتوا ؛ یعنی، منتظر منشین که مرگت در رسد .مرگ را دریاب . پیر شو پیش از آن که پیر شوی و پیری بی رنگی است |
+ نوشته شده در شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۴ ساعت توسط
|
ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند . بی شک هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است . شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .