آسیبشناسی دروس املا و انشا در مدارس
آسیبشناسی دروس املا و انشا در مدارس دکتر فاطمه جعفری کلیبر
چکیده مهارت نوشتن پیوند بسیار نزدیکی با درسهای املا و انشا دارد. با تأسف، باید گفت که این روزها این دروس به بوتة فراموشی سپرده شده است و پیامد این بیمهری نسبت به ادبیات، غلطهای عدیدة املایی و نگارشی است که در دفتر و کتاب و ورقههای دانشآموزان و دانشجویان با آن مواجه هستیم و دردآورتر اینکه این تسامح حتی به خود معلمها نیز تسرّی یافته است. چندسالی است که هنر نویسندگی مظلوم واقع شده و این درحالی است که آدمی پیوسته به نوشتن نیاز دارد؛ از نوشتنِ یک «رسید یا تقاضا» گرفته تا نوشتن علمیترین و زیباترین مقالههای علمی و پژوهشی و کتب، نیاز انکارناپذیر افراد در جوامع مدرن به نوشتن را نشان میدهد. چرا که زبان، مهمترین وسیلة ارتباطی بشر است. (نجفی، 12:1376) درسهای املا و انشا رابطه تنگاتنگی با سایر درسها دارند. این درسها زیربنای تمام علوماند. خواندن و نوشتن، بنیادیترین درس در مقطع ابتدایی است و املا و انشا از این دو درس نشئت میگیرد که بیشترین ساعات آموزش را به خود اختصاص دادهاند. این خود دلیل بر اهمیت این درسهاست و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نیز با همین دروس سنجیده میشود. این پژوهش بر آن است که طرز آموزش دروس املا و انشا، راهکارهای تقویت این دروس، دلایل گسترش روزافزون غلطهای املایی و نگارشی و لزوم توجه به این دروس اساسی را در حد بضاعت خود بیان دارد. کلید واژهها: زبان فارسی، املا و انشا، هنر نویسندگی، آسیبشناسی دروس املا و انشا
مقدمه نگارش و درستنویسی در تمام مراحل زندگی اجتماعی ما از نیازهای بدیهی و مبرم است. آموزش املا و انشا درواقع، الفبای آموزش تمام دانشها و حرفهها و مهارتهاست. فن درستنویسی (املا) توانایی تبدیل دقیق و صحیح شنیدهها به نوشتههاست تا پیوند میان تلفّظ و نوشتار برقرار شود که این خود تمهیدی برای کسب مهارت جملهنویسی و سرانجام نوشتن خلاق (انشا) است. آموزش درست این دروس، زمینه را برای پیشرفت و ترقی کشور و افراد موفق در تحصیل علوم فراهم میکند. توجه به این درسها و اهمیت دادن به املا و انشا تلاشی است در جهت بهبود هنر نویسندگی و تقویت خط و ربط دانشآموختگان در حدی که در امور روزمره از عهدة رفع نیازهای شخصی خود برآیند و از نوشتن عاجز نباشند. در کتاب زبان فارسی دبیرستان اهمیت و جایگاه زبان و ادبیات فارسی و درسهای املا و انشا بهخوبی، تبیین شده اما نبود فرصت کافی برای تمرین و تکرار، مشکلات عدیدهای در این دروس به بار آورده است. گرچه این معضل هرازگاهی در مجلات و مقالات بازنموده میشود ولی اقدامی اساسی از سوی دستاندرکاران صورت نگرفته و دامنة مشکل همچنان وسیعتر میشود. لزومِ نگاه تازه به این زبانِ ارجمند و بررسی تخصصی مشکلات آن، همتی همگانی و عزمی ملی میطلبد تا از انحطاط و تنزّل زبان فاخر فارسی جلوگیری شود و اقتدار آن حفظ گردد. پیشینیان با تمام قدرت خود، آثار مکتوبِ بیبدیلی برجای گذاشتهاند که حاوی ارزشهای والای انسانی و نشانگر فرهنگ پربار ایرانزمین است که حتی نام آن شاهکارهای جهانی، هر ایرانی را غرق غرور و لذت و مباهات میکند. از آن روزی که دروس املا و انشا در مدارس حذف شد، نثر فارسی روزبهروز رو به اضمحلال میرود. زبان فارسی سیر قهقرایی در پیش گرفته، زبان فاخر و ارزشمند سعدی و مولانا و شمس و جامی و قائممقام در حال تخریب است و درخشش آن همه شکوه و عظمتِ دیرین ایران و زبان فارسی، رو به افول گذاشته است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این میان رسالت سنگینی بر دوش دارد و بایسته است در شیوة آموزش نوین دروس ادبیات فارسی بهویژه درسهای املا و انشا تجدیدنظر تخصصی و دلسوزانهای داشته باشد تا زبانِ ریشهدارِ نیاکان خود را از ضعف و زوال وارهاند. بعد از حذف این درسها از مدارس، شاهد گسترش روزافزون غلطنویسی در میان دانشآموختگان مدارس و دانشگاهها هستیم. حتی در روزنامههای کثیرالانتشار به غلطهای فاحش املایی برخی کلمات ساده برمیخوریم که گناه آن را به گردن تایپیستها مینهند. زبان فارسی، زبان رسمی کشور ماست و متصدیان امور باید آن را چون جان عزیز دارند و به دست نسل متعهد و کارامد بسپارند تا وارث واقعی آن باشند وگرنه چهکسی این زبان را که روزگاری سیطرهای به پهنای امپراتوری عظیم ایران داشت از گزند آسیبها مصون خواهد داشت؟ زبان فارسی قرنهای متوالی زبان رسمی و فرهنگی بخش عظیمی از جهان بوده است. از آسیای صغیر و میانه تا شبهقارة هند، آثار مکتوب گرانقدری با این زبان بر یادگار گذاشتهاند که حاوی ارزشهای والای انسانی و حافظ وحدت قوم ایرانی و رمز هویت ملی ماست.
اهداف درس املا مهارت املانویسی، بهویژه نوشتن املای تقریری، موجب تقویت بنیه علمی و آشنایی با تلفّظ صحیح کلمات و جملهها میشود. از طریق این درس شنیدهها را بهتر درک میکنیم، گفتار را به نوشتار تبدیل میکنیم، دقت و حافظة خود را تقویت میکنیم و شنیدهها را درست و خوانا مینویسیم اما دروس املا و انشا با همة ضرورت و اهمیّت، همواره مورد بیتوجهی واقع میشوند. در کتاب درسی «زبان فارسی» که در چهار حوزة دستور، زبانشناسی، نگارش و املا تنظیم شده، برای املا سه نمره و برای انشا یک نمره منظور شده است. امروزه در دوره دبیرستان، سالی یکی دو بار املا تمرین میکنیم و فقط سر جلسة امتحانِ ترم، یک بندِ یک نمرهای انشا مینویسیم که البته معلم، معمولاً یک نمره را برای همه منظور میکند تا سطح نمرة دانشآموزان بالا بیاید. اهدافی که درس املا دنبال میکند زبان و ادبیات ما را سرحال و زنده نگه داشته است. بنابراین، تصور نبودن زبانی که دیروز و امروز ملت ما را به هم پیوند میزند، هولناک و غمبار است. مدار زندگی بشر بر ارتباط استوار است و این برقراری ارتباط و انتقال اندیشهها و دانشها با زبان توانمند و زنده و رو به رشد امکان تجلی و بروز پیدا میکند.
دلایل گسترش بیرویة غلطهای املایی و انشایی در تمام زبانها درس املا و انشا از اصلیترین و مهمترین دروس بهشمار میروند و قلم حرمتی دارد و نوشتن، هنر و شأن و منزلت تلقی میشود. زنگ املا و انشا فرصتی است برای پرورش و شکوفایی استعدادهای فراگیرندگان و دانشجویان و تقویت دانشآموزان ضعیف. تمرین بهینة املا و انشا دانشآموزان را شاعر و نویسنده بهبار میآورد. گسترش روزافزون غلطهای املایی و انشایی هشداری جدی برای اهل زبان و اعضای فرهنگستان زبان فارسی است. بهنظر میرسد موارد زیر از دلایل عدیدة رواج این بیمبالاتی نسبت به ادبیات و در آیندهای نهچندان دور، نسبت به تمام علوم است و این ضعفهای بهظاهر ساده و کماهمیت، هرجومرجی در زبان بهوجود میآورد که ایجاد ارتباط و انتقال اندیشه را نیز مخدوش میکند. ارائة راهکارهایی برای رفع این نقیصه که در فرایند آموزش و یاددهی پیش آمده و باید بدان توجه ویژه شود، اقدامی دلسوزانه و فرهنگی است که کشور عزیز و فرهنگ دیرین ما را از این مهلکه میرهاند.
شناسایی آسیبهای درس املا زبان نوشتار بهطور طبیعی معادل و مطابق با زبان گفتار است؛ یعنی شکل املایی کلمات تابع شکلآوایی آنهاست. درس املا سعی دارد زبان ملفوظ را با زبان مکتوب مطابق سازد اما در زبان فارسی بهدلیل تطوّر و تحوّل تدریجی زبان، عدم مطابقتهای املایی در کلمات بهوجود آمده؛ به این صورت که شکل نوشتاری آنها با صورت آوایی یا تلفظ برابر نیست و تفاوت آوایی و املایی آنها برای بیشتر زبانآموزان، مشکلآفرین است. البته در تمام زبانها این مشکل وجود دارد و این از آنجا ناشی میشود که زبان گفتار بیشتر و سریعتر از زبان نوشتار تغییر میپذیرد؛ مانند «خواهر» که «و» از تلفظ ساقط است. این واو در گذشته نوشته و خوانده میشد اما در فارسی معیار امروز به تلفظ در نمیآید و علت این امر، تطوّر تدریجی و سایش واژه در گفتار، در اثر تکرار زیاد و تمایل به سهولت تلفظ از سوی گویشوران است. این تطور در خط و نوشتار بسیار کند رخ میدهد ولی در گفتار سریعتر صورت میگیرد. آموزش اینگونه کلمات بر گویشگران و فراگیرندگان زبان همواره دشوار است اما با تمرین و توجه به چنین کلماتی میتوان آنها را فراگرفت. همچنین، فرایندهای واجی مختلف در کلمات که سبب میشود با تغییراتی چون کاهش (قنددان=قندان)، افزایش (خیابان=خییابان)، ادغام (بدتر=بتّر) و ابدال (شنبه=شمبه) در نمودآوایی کلمهها مواجه شوند و در درس املا بحثبرانگیز است، نوشتن را با دشواری مواجه میسازد. (زبان فارسی3 متوسطه، 1386: 85-84) درس املا مهارت زبانآموزی را تقویت میکند و در فرایند آموزش و یاددهی نقشی اساسی دارد. ضرورت توجه به پارهای مسائل و جدی گرفتن روش تدریس و آموزش املا به فراگیرندگان و دانشآموزان، امر تعلیم و تعلّم زبان را تسهیل میکند و تعامل معلم و متعلّم بهبود مییابد و از معضلات این درس بهتدریج کاسته میشود. موارد مشکلآفرین در نوشتن و املای کلمات عبارتاند از: ـ وجود کلمات نامطابق املایی و آوایی ـ حذف درس املا از میان دروس، بهعنوان یک درس مستقل و کماهمیت تلقی شدن آن از سوی فراگیرندگان ـ بیعلاقگی دانشآموزان به نوشتن و تمرین کردن ـ وجود دفترهای تمرین برای تمام دروس و به تبع آن، کم شدن نوشتن و تمرین آن ـ رواج نوشتههای ماشینی و سلب مسئولیت از افراد در قبال غلطنویسی ـ ارسال پیامهای کوتاه غلط از مرجعهای ناشناس و غیرمتعهد و عادت کردن خوانندگان به شکل نادرست کلمات ـ عدم آشنایی کامل و کافی با شکل حروف الفبا و درستنویسی آنها بهویژه در گروه کلماتی که حروف همصدا دارند. (و بیتفاوتی معلمان نسبت به آنها) ـ ضعف علمی نسبت به رابطههای معنایی مثل ترادف، تضاد، تضمن و تناسب ـ رعایت نکردن بایدها و نبایدهای املایی (رواج شکستهنویسی، عدم دقت در نقطه و دندانه کلمات، شکل حروف، جای تشدید، سرکج، علامت مد و ...) ـ بیدقتی در شکل درست همزه و کرسی آن در کلمات ـ کمتوجهی به درست نوشتن کلمات دخیل یا وام واژهها و رعایت نکردن رسمالخط زبان مبدأ در بیشتر این واژهها «تغییر املای نام اشخاص به خلاف صورتی که خود مینویسد درست نیست.» (به جو، 18:1382) ـ نبود ملاک ثابت در چسبیده و جدانویسی (یکدست نبود رسمالخط) ـ وجود لاک غلطگیر به نوعی از میزان دقت دانشآموز میکاهد؛ در حالی که در برخی ممالک، دانشآموز اول ابتدایی حق ندارد با مداد، مشق و تمرین بنویسد. محققان معتقدند این کار درصد دقت آنها را بالا میبرد. ـ اگر املای کلمات درست نباشد، ارتباط زبانی مختل میشود و در انتقال پیام و اندیشه هرجومرج بهوجود میآید. بیتوجهی به موارد بالا غلطهای املایی فاحشی در نوشتههای دانشآموزان را سبب میشود که هر روز رو به فزونی است. لزوم توجه به درس املا و درست نوشتن کلمات بر اهل زبان پوشیده نیست. پس تأکید بر وجه آموزشی املا نسبت به وجه آزمونی آن کارسازتر است.
راهکارهای تقویت املا ملاک انتخاب و گزینش شکل صحیح کلمات از طرق مختلف امکانپذیر است: ـ از طریق دیدن شکل درست هر کلمه و آشنایی چشم با آن ـ از راه شناخت اشتقاق و همخانوادة کلمهها ـ از راه پی بردن به معنی آنها ـ از طرفی به دانشآموز باید گوشزد کرد که چه کلماتی دارای اهمیت املایی هستند و چرا. کلماتی که دارای یک یا چند حرف با تلفظ همساناند، توجه و دقت بیشتری میطلبند. معلم ادبیات در کلاس درس، ضمن خواندن متون نظم و نثر باید توجه دانشآموز را به کلمات دارای اهمیت املایی معطوف دارد و دلیل این امر را بر او توضیح دهد تا دانشآموز آگاهانه هم متن را بفهمد و هم شکل درست واژه را بیاموزد. تشویق کردن دانشآموزان به مطالعة بیشتر و برخورد آنها با واژههای زیاد نیز به بهبود وضع نوشتن و املا کمک میکند. همچنین سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی باید از تمام معلمان بخواهد که به غلطهای املایی و انشایی دانشآموزان واکنش نشان دهند و نمره کسر کنند تا موجبات توجه جدی به آموزش درس املا و انشا فراهم شود و به مهارت نوشتن، اهمیت دوسویه داده شود. معلمان دروس دیگر همیشه از غلطهای املایی و انشایی دانشآموزان نزد معلمان ادبیات شکوه میکنند. یک معلم تاریخ میگفت در ورقة دانشآموز دبیرستانی چهل غلط املایی بود. این همه بیخیالی از کجا سرچشمه میگیرد؟ کجای کار اشکال دارد که دانشآموزان ما در قبال این همه اغلاط فاحش نوشتاری احساس مسئولیت نمیکنند؟ هر فردی مقطع ابتدایی زیربنای آموزش صحیح کلمات به نوآموزان است. در این سالها شایسته است آموزش املای کلمات به اشکال مختلف صورت گیرد تا نتیجة مطلوب و دلخواه بهدست آید و دانشآموز خودباوری و اعتمادبهنفس لازم را کسب کرده و بر تواناییهای ذهنی خود تکیه کند. آموزگار، با حوصله، تکلیف دانشآموزان را ببیند و غلطگیری کند و به این وسیله دقت نوآموز را افزایش دهد.
روشهای مختلف آموزش نوشتن و املا آموزش نوشتن غیرفعال (رونویسی و مشق شب) آموزش نوشتن نیمهفعال (املای حضوری و نوشتن در تخته- املای تقریری) آموزش نوشتن فعال (جملهسازی و انشانویسی) آموزش نوشتن خلاق (مقالهنویسی و نوشتن متن ادبی و...) (داوودی، 1367) معلم در دورة ابتدایی بهخصوص در کلاس اول مسئولیت خطیری دارد؛ چرا که آموزش اولیه و عمده در این مرحله شکل میگیرد.
انشای فارسی، درسی فراموش شده انشا جلوهگاه اندیشهها و افکار آدمی و تراوش خلاق ذهن بشر است. فایدة نگارش و نیاز پیوسته انسان به نوشتن بر همگان هویداست و اهمیت بالای این درس را نشان میدهد که به تبع آن نویسندگی و نویسنده اهمیت مییابد. انشا تبلور دانستههای ادبی در قالب کلمهها و جملههاست. باید دانشآموزان را به این نکته متوجه سازیم که نیاز به نگارش در تمام مراحل زندگی وجود دارد و بایسته است که قواعد درستنویسی در زنگ انشا تدریس و تمرین گردد و قوانین نگارش به همراه مثالهای ممتاز و کافی به فراگیرنده آموزش داده شود. دانشآموز باید بداند که رعایت علائم نگارشی و نقطهگذاری به سهولت، درستخوانی و تندخوانی مطلب کمک میکند و فهم متن را آسانتر میسازد. نشانهگذاری وسیلة تزیین نوشته نیست و لازم است موارد استفادة درست و بجا از علائم سجاوندی در کلاسها تدریس و تمرین شود. دانشآموز باید هشیار باشد که برخی غلطهای انشایی از طریق رسانهها اشاعه مییابند و معلم موظف است با منطق و دلیل، نادرستی آنها را بر متعلم تبیین کند. از دیگرسو، ارزشیابی درس انشا باید طبق بارم، منطقی، پذیرفتنی و دقیق باشد. به این ترتیب که مجموع نمره بهصورتِ: اندیشه و درونمایة جذاب و پرمایه (4 نمره)، نحوة بیان پیام و محتوا (4 نمره)، مرتبط بودن نوشته با موضوع انشا (4 نمره) قدرت بیان و درستی جملهها (2 نمره) درستی املای کلمات (2 نمره)، استفادة درست از علائم سجاوندی (2 نمره) تمیزنویسی و مرتب بودن آن (2 نمره) توزیع شود. بحث انشا و نگارش و اهمیت آن در مدارس چنان تنزّل یافته است که حتی جایی در بین دروس و نمرهای مستقل برای آن برنامهریزی نشده و از چرخة آموزش بیرون افتاده است. اگر وضع به این منوال ادامه یابد، دانشآموزان و جوانان این مرزوبوم حتی با نام «انشا» بیگانه خواهند شد. درحالیکه برای داشتن جامعهای پویا و آفریننده باید به درس انشا توجه شود. انشا مایة رشد شخصیت و بروز خلاقیت و بیان احساسات است و برتری انسان بر دیگر موجودات بهخاطر تفکر و خرد و اندیشه است. زندگی جز با ادراک و اندیشه قوام و دوام نمییابد و این همه به تقویت نوشتن و نویسندگی وابسته است.
راههای تقویت انشا و نگارش فراهم کردن زمینهها برای شکوفا نمودن استعدادهای جوانان در مسیر نوشتن و انشا، دغدغة بسیاری از معلمان است. توانایی اندیشیدن و نوشتن و ایجاد مهارت انشانویسی راهی به سوی پربار شدن دانش و فرهنگ در جهت رشد و ترقی جامعه به سوی کمال و سعادت است. معلم، ناجی دلسوزی است که به هر دستاویزی چنگ میزند تا رسالت سنگین راهبری کودکان و جوانان مملکت را به نحو احسن انجام دهد. معلم پرچمدار دانشافزایی نسلها و غنیسازی فرهنگ کشور است. در اقلیم دانش ادبیات، در هر گوشهای احساس خطر کند پیشتاز میشود تا کشور و فرهنگ خود را از آسیب و گزند بیهویتی مصون دارد. امروز نبود زنگ املا و انشا خطری جدی بر پیکرة فرهنگ ما تلقی میشود که با دلسوزی و آگاهی بموقعِ حامیان فرهنگ باید مهار شود. معلمان مقاطع مختلف میتوانند با توسل به برخی از راهکارهای زیر به رونق املا و انشا کمک کنند و ادبیات را از خطر انحطاط و انزوا نجات دهند تا علاج واقعه قبل از وقوع کرده باشند. باید بدانیم که: ـ مطالعة کتابهای سودمند و زیبای داستانی، ادبی و ... در پرورش استعداد نویسندگی نقش مؤثری دارد. ـ یادداشت کردن جملات زیبا و نوشتههای مفید، به تقویت نیروی نویسندگی و پرورش اندیشه و استدلال کمک میکند. ـ جمعآوری ضربالمثلها و جملات قصار و سخنان حکمتآمیز و استفاده از آنها در نوشته خود قدرت نویسندگی را بارور میکند. ـ نوشتن انشای گروهی؛ به این ترتیب که هرکس نابترین جملة مرتبط و حاضر در ذهن خود را در کنار جملات دوستانش قرار دهد، باید بدانیم که زیبایی جمله و نوشته بر حجم آن ارجحیت دارد. ـ خواندن شعر یا متن ادبی در کلاس توسط معلم یا دانشآموزان و یادداشتبرداری دانشآموز از جملات زیبا برای بحث و بررسی مفید است. ـ معلم از دانشآموزان بخواهد که زیباییها و پدیدههای اطراف خود را بهدقت و هوشیارانه مشاهده کنند. (خوب دیدن، خوب حس کردن، به خوب نوشتن کمک میکند.) ـ یادداشت روزانه و خاطرهنویسی که کمکم احساس نیاز به نوشتن را برمیانگیزد. ـ استفاده از ظرفیتها و امکانات موجود برای ارتقای کیفیت آموزش انشا؛ نسل امروز با کامپیوتر و اینترنت و تلفنهمراه سروکار دارد. از او بخواهیم که در راستای بهبود کیفیت درس انشا از این ابزارها استفاده کند؛ مثلاً یک پیامک زیبا بنویسد. (تلخیص از آموزش رشد زبان و ادب فارسی 7-4) کلاس درس انشا وقتی به بار خواهد نشست که سرشار از لطف و صفا و صمیمیت باشد و نگرشی عمیق، تازه و متفاوت نسبت به موجودات محیط و طبیعت در دانشآموز به وجود بیاید. دانشآموز از فناوری روز در نوشتهاش بهرهبرداری کند و در موضوعی دلخواه، توانایی نوشتن خود را بروز دهد و بنویسد و زیبا بنویسد. دانشآموزان ذهنی پویا، خلاق و زیبابین و زیباییآفرین دارند و از زاویههای تازه و با نگاهی متفاوت به اطراف خود مینگرند. مایه تأسف است که این اندیشههای لطیف و احساسهای زیبا فرصت شکوفا شدن نداشته باشد. بیاییم از این منابع ناب و سرشار و توانمند بهرهبرداری کنیم. چقدر همین جوانان و نوجوانان، احساسهای پاک و بکر و لطیف خود را در قالب شعر نو، هایکو، کاریکلماتور، داستان ریزه، جملههای ناب و برگزیده و پیامک و به اقتضای زمان در شکلی مینیمالیستی و زیبا عرضه میکنند که مخاطبان زیادی مییابد و در دلها مینشیند. جوان امروز در جستوجوی نگاه تازه، سخن تازه و موضوع تازه است. او دیگر به خواندن موضوعات تکراری و کهنه تن در نمیدهد و گرایشی به دنبال کردن مطالب طولانی و خستهکننده ندارد. انتظار میرود معلم نیز همگام با شتاب زمان و همسو با خواستههای جوانان و نوآموزان، سهمی در روند ترقی دروس املا و انشا و تقویت بنیة ادبیات فارسی آنها داشته باشد. معلم موفق کسی است که با عشق و علاقه، جوانان این مرزوبوم را تعلیموتربیت کند و از نشاط و شادابی آنها سرحال گردد و انرژی مثبت دریافت کند. جوانان ما موهبتهای مغتنم الهی هستند و چه نعمت زیبا و بیبدیلی است چهرة بانشاط این جوانان.
نتیجه درسهای املا و انشا حکم خشت اول بنا را دارد و پایه و اساس تمام علوم است. بدون آموزش صحیح آنها نمیتوان به سایر علوم دست یافت. لزوم توجه به این دروس بنیادی، محرز و مبرهن است. بر ارباب ادب و معلمان ادبیات واجب است که این ارکان اصلی ادبیات را حمایت کنند و احیا کنند. وجود زنگ املا و انشا به رونق نوشتن و نویسندگی میانجامد، ذهن و اندیشه را صیقل میدهد و پویایی ادبیات را ترویج میکند. املا و انشا روح ادبیات است. سیل غلطهای املایی و انشایی دانشآموزان و دانشجویان، پیامد کمتوجهی به این دروس و حذف آنها از برنامه درسی مدارس میباشد و این بحران باید چارهاندیشی و مهار شود. آسیبشناسی دروس املا و انشا، کشف نابسامانیهای باب شده در ادبیات و علل آنها، دستیابی به منشأ ضعف در نوشتن و املا و بیرغبتی به ادبیات .... هشداری است به متصدیان امر آموزش و گامی است در جهت رفع این نقایص. وقتی مشکلات و موانع شناسایی گردد، رفع آنها آسانتر میشود. در این جستار، به برخی از علل رواج غلطهای املایی و انشایی اشاره شد. لازمة پیشگیری از گسترش بیشتر آنها، توجه اساسی به دروس و برنامههای ادبیات فارسی در مدارس است و غفلت از ادبیات به منزلة غفلت از فرهنگ ایرانی و نابود کردن میراث گرانبهای گذشتگان است. حذف درسهای املا و انشا تجربة ناموفقی است که کام جامعه تحصیلکردگان را تلخ کرده است و طرحی است که هم معلم و هم دانشآموز از آن در زحمت و عذاباند و دستاوردی جز دربهدری ادبیات و علوم مرتبط با آن ندارد.
منابع ـ بهجو، زهره؛ شیوهنامة ویرایشی- انتشاراتی، نشر ویرایش، تهران، 1382. ـ داوودی، حسین؛ راهنمای درس املا و دستورالعمل تصحیح آن. انتشارات مدرسه، تهران، 1367. ـ کتابهای زبان فارسی دوره متوسطه 1، 2، 3، چاپ اول، 1386. ـ مجلات رشد آموزش ادب فارسی، شمارههای 3، 4 و 5، 18، 26. ـ نجفی، ابوالحسن؛ مبانی زبانشناسی، انتشارات نیلوفر، تهران، 1376.
|