باد صبا و دل شوریده حافظ
مکتب حافظ ، مکتب رندی
در این مقاله هدف آن است تا نگرش غیرمستقیم خواجه را به فلسفه و حکمت به نگاه و نگرش مستقیم بدل سازیم. یعنی بکوشیم تا از یک سو با بهرهگیری از طبقهبندی فلسفه و حکمت از دیدگاه ارسطو و نیز از دیدگاه حکمای اسلامی و از سوی دیگر با تأمل در شعر حافظ و بازیابی و گردآوری عناصر فلسفی بیان شده در سخن خواجه به بازسازی نظام فکری یا به بازسازی مکتب وی، یعنی مکتب رندی بپردازیم
جام جم در غزل حافظ
جامي كه به گفته افسانه ها جمشيد احوال جهان و اسرار نهان را در آن مي ديد و قسمت غيب نمايي داشته حافظ غالباً معادل دل غيب نماي عارف يا كنايه از جام شراب ميآورد. در اين بيت نقش خاك راه را كه نقشي كم ارزش است با خط رمز جام جم مقايسه كرده مي گويد اگر عارف در سير سلوك به مقامي رسيد كه راز دو عالم را به سهولت از خطهاي دور پياله خواند ديگر حاجتي به جام جمشيد ندارد
تاثیر خاقانی و ظهیر فاریابی بر شعر حافظ
تاثیر هنر خاقانی بر حافظ با آنکه نامحسوس است. مسلم است و به شهادت مضامین و تعابیر مشابه و غزلیات هموزن و قافیهای که حافظ با او دارد، و شمهای نقل خواهد شد، میتوان به قطع و یقین حکم کرد که حافظ به دیوان خاقانی نظر داشته است.
حافظ و شاخ نبات
سالها پیش خواجه شمس الدین محمد شاگرد نانوایی بود .عاشق دختر یکی از اربابان شهر شدکه دختری بود زیبا رو بنام شاخ نبات .
در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده می شد و شمس الدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس می نشست و به قرآن خواندن آنان گوش می داد . تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد ؛
الهام گيري حافظ از شاهنامه
بررسي زهد و ريا در ديوان حافظ
زهد راستين يعني روشي كه جهت پيشگيري از وابستگي و اسارت به امور مادي در نتيجه بازماندن از تكامل روحي پرداختن به ماديات تحت اراده انسان درآيد زاهد از شخصيتهاي منفي و دوستداشتني شعر حافظ است. حافظ در برابر اين چهره منفي يك چهره مثبت در ديوان خود ارائه داده و آن رند است. درباره زاهد اين نكته را بايد گفت كه عيب او در پارسايياش نيست. حافظ هم پارسايي را دوست دارد، بلكه عيب او در پارسا نمايي اوست.
ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند . بی شک هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است . شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .