مولانا در اوج ادبیات تعلیمی
شمس و مولانا
توضیحات « نی نامه » مولوی
– « نی» استعاره از مولانا یا نماد هر انسان آگاه و دور مانده از اصل خویش
– بین حکایت و شکایت جناص ناقص اختلافی است
– مقصود از جدایی : جدایی روح جزئی ( انسان ) از روح کل (خدا) است.
معنی: وقتی که این نی به صدا در می آید و از درد دوری و فراق خود شکوه می کند به آن گوش فرادار
پیام : ناله ی آدمی به خاطر دوری از حق است
شیوه ی بیان مولوی در مثنوی
مولانا با وجود این که شاعری توانا و نابغهای کمنظیر است، هدف خود را در خود شعر و زیباییهای لفظی جستجو نکرده، بلکه کوشیده تا به زیباترین و مؤثّرترین شیوه، تعالیم خویش را در دل و جان مریدان جایگیر کند و از این راه انسانهایی آگاه و صافدل و دینباور و کامل تربیت نماید. خود وی با دستِ خویش بر پشت جلد مثنوی نوشته که «مثنوی را جهت آن نگفتهام که حمایل کنند و تکرار کنند، بلکه تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی نردبان معراج حقایق است، نه آن که نردبان را به گردن گیری و شهر به شهر گردی، چه هرگز بر بام مقصود نروی و به مراد دل نرسی که...
دخل و تصرف های مولوی در داستان ها
شمس و مولانا
غم وشادی در اندیشه ی مولانا
مولانا جلال ادین محمد بلخی ،خود را فرح بن فرح می داند . "مولوی كه ماضی و مستقبل را سوخته و فردای نسیه را گردن زده است از ساعت و تلوین رسته است و ابن الوقت و بل میر اوقات و احوال شده است . او كه جانش در عروسی و عید كردن و نو شوندگی و گذار مستمر است كجا اجازت می دهد كه خاشاك ملال در دلش بپاید
قرآن در مثنوي معنوي
به نظر مولانا، براي بهرهگيري از قرآن و فهميدن حقايق آن و قرآني شدن، راه آن است كه آدمي خود را نوراني و قرباني كند، يعني با عنايات و دستورات حق و خاصّان او، پرورش يابد و خود و اوصاف خود را نبيند تا با قرآن هم صفتي و هم سيرتي پيدا كند. آدمي با فناي در حق و قرآنش، به وسيلهي او و كتابش، باقي و جاويد خواهد شد و با حصول اين يگانگي معنوي با قرآن است كه مشكلي در فهم و عمل بدان پيدا نخواهد شد.
ادبیّــــات ، انتشـــار زیبـایی و تکیه گاه مانایــی اندیشــه و فرهنگ است و بدون آن امکان انتشار و استقرار هیچ زیبایی و خوبی نیست . آنان که ادبیّات را ادراک نمی کنند ، روح حیـــات را نیافته اند و به قلمـــرو شکوهمــــند زیبایی گام نگذاشته اند . بی شک هیچ هنـــــری به اندازه ی شعــــر و شاعــــری نتوانسته است در دل و جان ، روح و روان، ذهن و زبان و فکر و بیان انسان ها راه پیدا کند و تأثیر بگذارد. شعر و کلام منظـــوم و منثــــور همواره جایگاه و پایگاه مهمی در میان مردم داشته است . شعر و ادبیات، تهییـــج کننده ی مردم برای ایستـــادگی در برابر ظلــــم، همنشین غــم ها و شـــادی ها و بیانگر آلام و رنج های مــــردم و مایه ی سرافـــرازی آنان در این دنیـــای پهنــــاور است .